به گزارش شهرآرانیوز، اینجا نوجوانان دهههشتادیونودی، بر خلاف نگاه عموم، جدی گرفته میشوند و در کنار یکدیگر، تمامی کارهای «چایخانه قاسمبنالحسن(ع)» را که توسط «باشگاه اجتماعی مانا» راهاندازی شده است، پیش میبرند. نوای اذان، آغازگر جنبوجوش این خادمان میشود و ماراتن خدمت به روزهداران را شروع میکنند؛ نوجوانانی که به عشق امام مهربانیها و خدمت به زائرانش در این محفل حضور دارند و با جان و دل چای میریزند تا زائران، نفسشان تازه شود و خستگی سفر از تنشان در. چند فرش روبهروی چایخانه برای اقامه نماز جماعت پهن شده است. خادمان سبزپوش نوجوان در صف اول ایستادهاند؛ حتی آنها که ظاهرا به سن تکلیف شرعی نرسیدند، انجام این تکلیف الهی را بر خود مسلم میدانند تا مردم روزهدار و زائران علیبنموسیالرضا(ع) در این محفل به پای سفرههای افطاری ساده بروند و نفسی چاق کنند.
محمود خدیوی، مسئول باشگاه مانا که تجربه کاریاش برای نوجوانان به یکیدو سال برنمیگردد و سالها با این قشر سروکار داشته است، میگوید: باشگاه مانا، یکی از اقدامات جالبتوجه سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد است و راهاندازی چایخانه قاسمبنالحسن(ع) از جمله ابداعات خوب برای نوجوانان پسر مشهدی بوده که از شهریورماه ۱۴۰۱ کار خود را آغاز کرده است. چایخانه در واقع پاتوقی با مدیریت و راهبری نوجوانان پسر است که تاکنون ۴ هزار و ۵۰۰ نفر در باشگاه ثبتنام کردهاند و در چایخانه نیز بهنوبت و در شیفتهای مشخص فعالیت دارند.
خدیوی که مسئول فرهنگسرای گفتوگوست، درباره مشارکت چایخانه با پویش «بفرمایید افطار» که سومین سال خود را سپری میکند میگوید: چایخانه قاسمبنالحسن(ع) هر روز ساعت ۱۷ تا ۲۰ در طول سال خدمات میدهد و در ماه مبارک رمضان نیز تصمیم بر این شد تا در این پویش شرکت کند و بهانهای برای حضور نوجوانان در این امر نیک شود و خوشبختانه استقبال خوبی شده است و هر روز ۳۰ نوجوان و در مجموع ۱۵۰۰ نفر پایکار سفرههای ساده افطاری در چایخانه هستند.
خدیوی با اشاره به اینکه تمامی خدمات از ابتدای راهاندازی چایخانه با کمکهای مردمی صورت گرفته است، توضیح میدهد: مراسم افطاری در چایخانه تقریبا از صبح همان روز شروع میشود؛ چراکه والدین نوجوانان نیز در اجرای آن دخیل هستند. مادران از ظهر، برای آمادهکردن سوپ در چایخانه حضور دارند و نوجوانان از ساعت ۱۴ و ۱۶ برای آمادهکردن بساط چای و نظافت به محفل چایخانه میآیند و تا ساعت ۲۰ مشغول هستند. در طول ماه مبارک رمضان نیز تمامی پشتیبانی مالی سفره افطاری که شامل سوپ، نان و پنیر و چای و قند میشود با کمک مردم و والدین نوجوانان بوده است. در شبهای ابتدایی هر شب حدود ۳۰۰ وعده افطاری توزیع میشد و بعد از ولادت امام حسن مجتبی(ع)، این عدد به ۱۰۰۰ وعده در روز رسید.
این محافل معنوی، میتواند علاوه بر اینکه جایگاهی برای تقویت معارف دینی و ابراز ارادت نوجوانان و آیندهسازان این مملکت باشد، به همان اندازه میتواند راهی سالم برای رشد مهارتهای اجتماعی و فردی باشد و میدانی برای کسب تجربههای اجتماعی است. مثل محمدجواد رجبعلیزاده که از ۱۶ سالگی و ابتدای شروع به کار چایخانه، عضو ثابت این قرارگاه معنوی شده و حالا به سن ۱۸ سالگی رسیده و یکی از بزرگترین اعضای چایخانه و باسابقه است، میگوید: «خدا را شاکرم که توفیق خدمت در چایخانه نصیبم شده است. وقتی به خودم نگاه میکنم میبینم من محمدجواد دو سال پیش نیستم و رشد کردم؛ هم از جهت درسی وضعیت نمرههایم بهتر شده و هم دوستان خوبی در این چایخانه پیدا کردم و هم همراهی و مشارکت و کار تیمی را بهتر آموختم.»
رجبعلیزاده که مسئولیت نوجوانان تازهکار و کمسنوسالتر را به عهده داشته و هدایت و تقسیم کارها را به دوش دارد، درباره فضای این کار اشتراکی که بوی معنویت همراه با نشاط میدهد، میگوید: «ساعت خدمت افراد در چایخانه متفاوت است. مثلا مادران برای تهیه سوپ و سبزی و پنیر از ساعت ۱۲ به چایخانه میآیند. برخی نوجوانان از ساعت ۱۶ اینجا حضور دارند تا بساط چای را آماده کنند و به نظافت میپردازند.
من و چند نفر از نوجوانان بزرگتر نیز از ساعت ۱۴ اینجا هستیم و زمینه انجام کارها را مهیا میکنیم. بعد از اذان و افطار هم هر کاری نیاز باشد مثل شستن استکانها، هدایت بچهها، ریختن چای و... انجام میدهم.»
امیرحسین، یکی دیگر از این نوجوانان که با وجود اینکه ۱۰ سال بیشتر ندارد، اما تاجاییکه توانسته، روزههایش را گرفته است و مشتاقانه در چایخانه خدمت میکند. کیسه زبالهای در دست دارد و داخل و خارج از محیط چایخانه قدم میزند تا زبالهها را شناسایی کند و آنها را در جای درستش بیندازد. این دقتنظر برای یک امر ساده ولی مهم را فقط یکی مثل امیرحسین میتواند انجام دهد. او در پاسخ به سوالم که چه شد نامش در میان خادمان چایخانه قاسمبنالحسن(ع) ثبت شد، میگوید: «وقتی میبینم زائران امام رضا(ع) برای رفع خستگی و افطاری به اینجا میآیند و من میتوانم به آنها خدمت کنم، حالم خوب میشود و دلم میخواهد حتی بزرگتر که شدم توفیق خدمت به زائران امام رضا(ع) را از دست ندهم.»
عرصه میدان شهدا با فعالیت خادمان نوجوان سبزپوشش در چایخانه قاسمبنالحسن(ع) که در حال خدمت و عبادت به خلق خدا هستند، به قدری شیرین است که هر رهگذری دلش میخواهد برای یک بار هم که شده، مزه افطاری ساده اینجا را بچشد. مثل زکیهخانم که به همراه فرزند خردسال و دوستش جوری برای زیارت حرم امام رضا(ع) برنامهریزی کردند که لحظه افطار در میدان شهدا باشند. زکیه میگوید: در یکیدو شب گذشته، بهطور اتفاقی از عرصه عبور کرده و با اینجا آشنا شدم. وقتی متوجه شدم هر شب این سفرههای افطاری ساده پهن است، دوستم را با خودم همراه کردم تا از این فضای خوب استفاده کنیم. وقتی از او میپرسم دلیل دوباره و چندبارهآمدنش چیست، کمی مکث میکند و میگوید: حالوهوایش به دلم نشسته است و تا جایی که بتوانم سعی میکنم بیایم تا آن را از دست ندهم.
مستوره ۱۷ ساله نیز مانند زکیه که قصد دارد بعد از افطاریاش در چایخانه به زیارت حرم امام مهربانیها برود، میگوید: حالوهوای چایخانه باعث شده است به اینجا بیایم؛ چراکه بوی معنویت میدهد. وقتی وسط عرصه هستم و افطار میکنم، یک چشمم به حرم امامرضا(ع) میافتد و چشمم به نور ضریحش روشن میشود. این صحنه برایم زیباست و دلم میخواهد تا جایی که میتوانم آن را تجربه کنم.
کمکم زمان به ساعت ۸ شب نزدیک میشود و خادمهای نوجوان در تکاپوی شستن لیوانها و آخرین لحظات خدمت خود در این شبهای ماه مبارک رمضان هستند. خستگی به چهره هیچکدامشان ننشسته است و شوق حضور در روزهای آینده را نیز دارند. ایجاد چنین محفلی و پهنکردن بساط سفرههای افطاری ساده در مشهدالرضا(ع) که میتواند دوستیهای اجتماعی و از همه مهمتر ارادت قلبی این نوجوانان به امام رئوف را بیشتر کند، چه کار پسندیدهای است و امید که از وجود چنین سرمایههای اجتماعی، در عرصههای بیشتری بهرهمند شویم.